من الان که آرشیو بلاگ رو نگاه کردم دیدم تابستون چقدر زود گذشته
تا همین الان که 20 ام شهریوره ، من توی تایستون خیلیییییییییییی کم مطلب نوشتم
حالا حجم این همه احساسات نهفته در من رو ، چگونه هضم کنم !
در خودمونی قبلی گفتم که به زودی چند مطلب در مورد چیزای مختلف میزارم ، اکثرشون هم الان آماده هستن و فقط منتشرشون نکردم
خب شاید بزاریم پای اتفاقاتی که واسم تو این مدت افتاد و گذشت ...
اگه بخوام بگم از summer 2015 چه منافعی بدست آووردن ، میتونم به پاس کردن 6 واحد درسی ، تناسب اندام و آمادگی کامل جسمانی ، شرکت در کلاس های پنل انگلیسی و درآمد ناچیزی از بورس سهام خارجی
مسلما من چیزی که میخواستم این نبود . یادمه کلی اشتیاق داشتم واسش ولی خب ، مثکه باید خیلی روی خودم کار کنم
چیزی به شروع ترم جدیدم نمونده ، کمتر از 30 ساعت دیگه اولین کلاس از ترم سوم من آغاز میشه
مثل همیشه با کلی امیدواری و شوق و ذوق میریم که نامبر وان کلاس باشم
که معمولا وسطای راه ( آبان به بعد ) پدرمون درمیاد و میفهمم ای داد بیداد چقدر مباحث سخته -_-
دیگه آخرای ترم که میشه ( اوایل دی ) فقط دنبال نمره جمع کردن واسه پاس شدن ..
میبینی تورو خدا ؟ واقعا این چرخه ی یه دانشجویی هست که میخواد باهاش اپلای هم بشه :|
بیشتر باید روی خودم مطالعه کنم ، این همه انحراف از مسیر اصلی ، فقط منو از رسیدن به هدفم منصرف میکنه
بااینکه هنوز برنامه خاصی واسه ترم بعد نریختم ولی
دلم میخواد این ترم ، شگفتی ساز بشم ، اصن خارق العاده بشم . یعنی باورنکردنی بشم
چطور یه دانشجو میتونه ، همه واحدهای درسیشو با نمره کامل پاس کنه ؟
چطور یه دانشجو میتونه در حین مطالعه درسهای پیش رو ، چند اختراع علمی داشته باشه ؟
چطور یه دانشجو میتونه اونقدری مطالعه بالایی داشته باشه که استاد بهش پیشنهاد مشارکت در مقاله رو بده ؟
چطور ؟؟؟؟؟؟؟
روش فک میکنم ...
شاد باشی عزیزم