بخش اول
اصل اول
مسئولیت 100درصدی زندگی خود را به عهده بگیرید
شما باید مسئولیت خودرا به عهده بگیرید. شما نمیتوانید شرایط ، فصول ، جهت وزش باد را تغییر دهید اما میتوانید خود را تغییر دهید.
جیم روم(فیلسوف آمریکایی)
شما اگر میخواهید اگر میخواهید موفق باشید باید مسئولیت 100% هر مسئله ای که در زندگیتان با آن رو به رو میشوید را به عهده بگیرید.البته این کار ساده ای نیست . چون ما عادت کرده ایم علت وقایع ناخوشانیدی که در زندگی ما رخ میدهد را به چیزی خارج از خودمان نسبت دهیم . ما ، همه دوستنمان ، خانواده ، رئیس ، همسر ، آب و هوا ، اقتصاد کشور ، مردم اطراف ، بدبختی و ... برچسب مقصر بودن میزنیم و مقصر میدانیم در حالی که نمیخواهیم ببنیم مشکل اصلی خودمان هستیم . بزارید واستون یه داستان بگم :
یه شب مردی در حال قدم زدن در خیابان بود که ناگهان مردی که زیر تیر چراغ بود توجهش را جلب کرد . وقتی نزدیکتر شد فهمید که آن مرد در جست و جوی چیزی در زیر چراغ برق هست . از او پرسید دنبال چه هستی ؟ مرد گفت : کلیدم گم شده است . مرد رهگذر به او پیشنهاد کمک داد و با هم ساعت های طولانی به جست و جو کلید پرداختند . درنهایت پیداش نکردن . مرد رهگذر از او پرسید : ما که همه جارو گشتیم ، مطمئنی همینجا گمش کردی ؟ و آن مرد جواب داد : نه ، من آن را در خانه ام گم کرده ام اما اینجا (زیر چراغ برق ) نور بیشتری وجود داره .
وقت آن رسیده که جست و جوی بیرون از خودمان را برای یافتن علت اینکه چرا اهدافی که میخواستید اما بدست نیاوردید را متوقف کنید.چون این شما هستید که کیفیت زندگی خود را رقم میزنید و خلق میکنید.
مسئولیت 100% برای همه چیز
پذیرفتن مسئولیت 100% یعنی اطلاع داشته باشی هر اتفاقی که برایت میفتد ، خودت خالق آن هستی ، علت همه تجاربت خودت هستی .اگه میخواهی موفق شوی باید شکایت از دیگران و مقصر دانستن آنها را کنار بگذاری . این مقدمه ی خلق زندگی موفقیت آمیز است.
باید همه عذرها و بهانه هایتان را کنار بگذارید
99% همه شکست ها از کسانی ناشی میشود که عادت دارند ، عذر و بهانه بیاورند.
جرج واشنگتن
اگر میخواهید زندگی رویایی خود را خلق کنید ، پس باید مسئولیت 100% زندگی خودرا به عهده بگیرید. یعنی تمام بهانه ها و داستانها و دلایلی که تا الان نمیتوانستید به اهداف خود برسید و شرایط بیرونی که همیشه متهم ردیف اول شما بودند را همیشه کنار بگذارید. گذشته ، گذشته است . چیزی که مهم است همین الان است . الان را باید درست انتخاب کنید.و بدانید که شما مسئول 100% هر آنچه رخ داده و نداده است بوده اید.
هنگامی که شرایط انطوری که شما تصور نمیکردید پیش رفت ، با خود بیندیشید که " چرا اینطور شد ؟ " " من دنبال چه چیزی بودم ؟ " " نوع تفکر من نسبت این موضوع چگونه بود ؟ " " چه کاری باید انجام میدادم که نتیجه بهتری میگرفتم ؟ "
آقای استون (مولتی میلیونر معروف) فرمول جالبی خلق کرده است و میگوید : "رویداد + واکنش = نتیجه "
شما هر نتیجه ای که در زندگی خود اعم از فقر ، بیچارگی ، احساس نشاط ، خوشبتی و ... که بدست آورده اید همه حاصل این است که چگونه در برابر رویداد قبلی زندگی خود واکنش نشان داده اید . شما در قبال نتایج خود 2راه را پیش میگیرید :
1. تمامی رویداد ها ( حوادث ) که نتایج دلخواه شما را رقم نزده است را مقصر بدانید : مانند تغییر آب و هوا ، نیروی جاذبه زمین ، بد اخلاقی همسر خود ، عدم حمایت خانواده ، سیاست های دولت ، جنسیت خود ، نظام آموزشی و ... . این شرایط بیرونی نیست که شما را متوقف میسازد ، بلکه مانع اصلی خودتان هستید . شما هستید که ترمز موفق را محکم گرفته اید و باهر بار شکایت آن را بیشتر میفشارید . افکار محدود کننده ای که فقط شما را از رسیدن به هدف باز میدارد . که درنهایت تازه از خود میپرسید چرا زندگی من موفقیت آمیز نیست ؟
این کاری است که اکثریت مردم انجام میدهند ، هرچیزی که مطابق میلشان نباشد چرا متهم میکنند و تمامی تقصیر هارا بر دوش عوامل بیرونی می اندازند و برای هرمشکلی بهانه ای می آورند .
2.میتوانید واکنش خود را نسبت به شرایط تفییر دهید تا نتایج دلخواه را کسب کنید : افکار خود را تغییر دهید . باورهای خود را تغییر دهید . تصاویر ذهنی نادرستی که برای خود در ذهن کشیده اید را پاک کنید. تا درنهایت عملکرد شما در مواجه با شرایط نیز تغییر کند . اما متاسفانه ما عادت کرده ایم به این رفتارها . برای هر عادتی ، شرطی شده ایم که توانایی تغییر آن را برایمان ناممکن ساخته است . این رویکرد نیاز به تمرین دارد . از همین حالا شروع کنید .
اگر نتایج دلخواهتان نیست ، واکنش های خود را تغییر دهید
با ذکر یک مثال شما را با چگونگی عملکرد آشنا میکنم :
درسال 1994 ، نورتریچ زلزله سهمگینی را تجربه کرد . طوری که تمامی راه های شهر مسدود شده بودند . در همین حال خبرنگار CNN برای تهیه گزارش به جمع مردمی که در ترافیک مانده بودند رفت . از راننده ماشین اول اوضاع و احوالش را پرسید که آن مرد با خشونت و فریاد گفت :" من از کالیفرنیا متنفرم ، اول آتش سوزی بعد سیل و حالا هم زلزله ، چه وعضشه آخه ؟ هر روز دارم به خاطر همینا دیر به سرکار میرسم و در آستانه اخراج قرار دارم . اه لعنتی "سپس گزارشکر به سوی ماشین دومی رفت و از او حالش را پرسید ، آن مرد درحالی که موسیقی ملایمی را گوش میداد درحال ریختن قهوه برای خود بود گفت : من حالم عالی است . و زلزله مشکلی برایم بوجود نیاورده است. صبح ها همواره زودتر برای کارم اماده میشوم حتی با خودم کیک خامه و قهوه هم آورده ام . پس مشکلی ندارم .
دوستان من ، اگر زلزله یا ترافیک ، پارامتر های متغیر تصمیم گیرنده بودند همه باید همواره عصبانی میشدند اما اینگونه نبود . مسئله نگرش و رفتار است که تجربه های کاملا متفاوتی برای ما خلق میکند.
هر آنچه امروز تجربه اش میکنید،حاصل انتخاب شما در گذشته است.
شما فقط بر سه چیز قابلیت کنترل دارید : نخست افکاری که در ذهنتان خطور میکند ، دوم تصوراتی که تجسم میکنید، سوم اعمالی که بدان اقدام میکنید. چگونگی به کار گیری از این سه مورد ، تمام تجارب شما را تعیین میکند . افکار منفی را به مثبت تبدیل کنید . دوستان نا امید خود را با دوست امیدوار جایگزین کنید . عادت های خود را تغییر دهید ، نوع تفکر خود را نسبت به رویداد ها تغییر دهید . نحوه صبحت کردنتان را تغییر دهید.
اگر به کاری که همیشه میکردید ادامه دهید ، همان چیزی را بدست میاوردید که همیشه بدست می آوردید.
روزی که واکنش خود را نسبت به شرایط تغییر دهید ، روزی است که زندگی شما شروع به بهتر شدن میکند .اگر چیز متفاوتی میخواهید ، باید کار متفاوتی انجام دهید ، گامی متفاوت تر بردارید .
باید از مقصر شمردن دیگران دست بردارید
با مقصر شمردن دیگران جز از دست دادن زمان چیزی بدست نخواهید آورد. مهم نیست که دیگران را چقدر مقصر میدانید یا چه میزان سرزنش میکنید . اینها هیچکدام برای شما تغییر ایجاد نخواهند کرد . (وین دایر)
تا زمانی که شخص دیگری را مسئول و مقصر عدم موفقیت خود میدانید ، هرگز موفق نخواهید بود . اگر قرار است برنده زندگی باشید باید از حقیقت آگاهی کاملی داشته باشید . اینکه شما هستید که اقدام میکنید و شما هستید که افکار و احساسات را بوجود میاورید.
کسی که غذای مضر میخورد شما هستید .
کسی که برای شوخی ، فحش و حرفهای ناسزا میگوید ، شما هستید.
کسی که برای رسیدن به موفقیت تلاش نمیکند ، شما هستید .
کسی که پولش را برای اشیای بی ارزش از دست میدهد ، شما هستید .
کسی که از سلامتی خودش مراقبت نمیکند ، شما هستید.
باید از گله و شکایت دست بردارید
کسی که در مورد حالت بالا و پایین پریدن توپ هم گله و شکایت میکند ، احتمالا خودش آن را پرتاب کرده است.(لو هولتز)
بیایید نگاه واقعی در مورد گله و شکایت بیندازیم : وقتی در مورد کسی یا چیزی شکایت میکنیم باید بر این باور باشیم که چیز بهتری وجود دارد. چون مردم فقط در مورد مسائلی که میتوانند کاری در مورد آن انجام دهند گله و شکایت میکنند. ما در مورد مسائلی که هیچ قدرتی روی آنها نداریم شکایت نمیکنیم . مثلا چرا کسی از نیروی جاذبه شکایت نمیکند ؟ چون اگر نبود ، دیگر هواپیما سقوط نمیکرد !!
چون ما میدانیم که با گله و شکایت جاذبه تغییر نمیکند بنابراین شکایتی از آن نداریم . درحقیقت چون صرفا ست ما از آن به نفع خود استفاده میکنیم !مثلا برای پرش از سکوی استخر و شیرجه زدن .
شرایطی که شما از آن شکایت دارید به طور طبیعی موقعیت هایی هستند که می توانید آن ها را تغییر دهید اما هنوز تصمیم نگرفته اید اینکار را انجام دهید.
شما میتوانید شغل بهتری اختیار کنید.
دوستان شاداب تر و پرنشاط تری داشته باشید
غذای سالمی تری طبخ کنید.
به دیگران کمک کنید
احساس خوبی و شادمانی را با خانواده خود به اشتراک بزارید .
زیباتر و مهربان تر صحبت کنید .
عشق بورزید .
اما چرا این کارهارو نمیکنید ؟ چون انجام دادن اینها به خطرکردن نیاز دارد. شما خطر مسخره شدن ، تنها ماندن ، بیکار شدن ، مورد قضاوت قرار گرفتن را به تن میخرید. دوستان من ، اگر میخواهید از جایی که هستید به جایی که مورد علاقه شما برسید ، باید این خطر ها را تجربه کنید. و تصمیم بگیرید دست از شکایت بردارید و وقت خود را صرف زندگی واقعی خودمان کنید.
یاد بگیرید به جای شکایت ، از دیگران کمک برای بهبود شرایطتان اقدام کنید. این کاری است که افراد موفق انجام میدهند.
اگر در موقعیتی قرار گرفتید که خوشآیند شما نیست ، سعی در بهبود آن داشته باشید یا آنرا ترک کنید. به خاطر داشته باشید دنیا به شما چیزی بدهکار نیست. خودتان باید آن را خلق کنید.
وقتی بچه هایتان همه جا را بهم میریزند و شما هیچ عکس العملی انجام نمیدهید نتیجه اش این است که خانه شما فرقی با جنگل های آمازون ندارد.
وقتی برای اولین بار از همسرتان کتک خوردید اما او را ترک نکردید نتیجه اش این است که هنوزم کتک میخورید.
وقتی برای اولین درسی را پاس نکردید و دنبال دلایل و رفع و رجوع علل درس نخواندن نبودید ، نتیجه اش این است که بازم هم درس را خواهید افتاد.
بر سر منشی خود داد میزنید.
در تصادف لب به توهین باز میکنید.
ترسی در وجود شما ، احساس میشود .
دوستانتان به شما انتقاد میکنند .
خوابی شمارا پریشان کرده است.
احساس خوبی ندارید.
اغلب افراد این هشدارها را جدی نمیگیرند چون خود را ملزم ب انجام کاری که برایشان راحت نیست نمیکنند. دقیقا کاری را میکنند که راحترین و آسان ترین راه ممکن است یعنی تظاهر به ندیدن و ندانستن . که با اینکار احساس آرامش خاطر بیشتری میکنند درحالی که از طوفان بعدی بی خطر اند.
واقعا ابعاد زیباتری نسبت وضعیت ها میشه پیدا کرد . فقط باید یکم روش تمرکز کنیم
2. خواب درست حسابی ندارم
3. سرمایه چند میلیون دلاری ندارم
4. از اینکه در کشور آسیایی هستم احساس خوبی ندارم
5. من صاحب کمپانی برزگی نیستم